سوگند

روزهای من

سوگند

روزهای من

بدون عنوان

توی ذهنم همه چیز هست و هزاران حرف برای زدن اما وقتی این صفحه باز می شه نمی دونم چرا همش تموم می شه همینطور ظل می زنم به این صفحه سفید و همه حرفام یادم می ره اینکه می خواستم از سالروز عقدمون تو یکم خرداد بنویسم و همینطور سالروز فوت بابا در ۲۹ خرداد . اما هر بار با یه نگاه طولانی به این صفحه  پنجره وبلاگ و بستم و توی ذهنم همه خاطره ها رو مرور کردم . پشت این سکوت یه دنیا حرف هست که انگیزه ای برای بیانش ندارم  . حرفهایی که جز خودم برای کسی قابل درک نیست حرفهایی که خریداری نداره . من به این تنهایی عادت کردم ... .

نظرات 1 + ارسال نظر
عاطفه سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:50 ب.ظ http://www.atefh653.blogsky.com

وب زیبایی داری عزیزم
به منم سر بزنیا

مرسی عزیزم . حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد