یک سال و ده روز از آخرین چیزی که نوشتم میگذره ، به نظر خیلی طولانی میاد اما حالا که گذشته انگار همین دیروز بود ، روزی که جواب تست بارداریم مثبت شد و یهو یه تحول بزرگ تو زندگیم شکل گرفت ، الان دقیقا نمی دونم چرا تو اون دوران هیچ حرفی برای اینجا نداشتم شاید اون حسها قابل بیان نبودن برام و فقط می تونم بگم قشنگترین دوران زندگیم بود ، حالا بنیامین چهار ماه و یازده روزه شده و من هر لحظه بیشتر عاشقش میشم و خدا رو از داشتنش شکر می کنم و دعا میکنم که هیچ زنی در حسرت این حس زیبا زندگی نکنه