سوگند

روزهای من

سوگند

روزهای من

ولی حالا چرا؟

چی شد که اینطوری شد نفهمیدم ، یعنی اصلا امکانشو نمی دادم فکر می کردم حالا حالا ها باید سعی کنم تا بشه ، نه اینکه خیلی منتظر بودما ، نه ! ولی فکر می کردم فرصت زیاد دارم و به این زودیها امکانش هم نیست و خیالم از این موضوع زیادی راحت بود . اما امروز فهمیدم که خیلی الکی تر از اون چیزی که فکر می کردم شد . 

کنجکاوی نکن هر وقت وقتش بشه بهت می گم هنوز وقتش نشده . حتی حدس هم نزن اصلا سوال هم نپرس .  هنوز مونده تا تو خودم حلش کنم پس نمی تونم به زبان بیارم . فقط همینو بگم که دوماه دیگه معلوم می شه . دو ماه شاید زیاد باشه شاید هم نه اما من صبر می کنم تا نتیجه رو ببینم پس تو هم صبر کن . 

همین اندازه بگم که هنوز خنثی خنثی هستم . فقط امروز که تا حدودی اطمینان پیدا کردم پر بودم از استررررررررررررررررررررررس.

نظرات 4 + ارسال نظر
عروس چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ب.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

سوگند جون خوبی عزیزم؟
ممنون از اومدنت ـ گاهی وقتی انتظارش رو نداری اینجوری میشه

مرسی عزیزم خوبم .
دقیقا همینطوریه که می گی

عروس یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

خبری ازت نیست سوگند ـ امیدوارم خوب باشی

عروس یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:56 ق.ظ http://madarshoharam.blogsky.com/

چه خبر سوگند؟
الهی سلامت باشی

ستاره پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:23 ب.ظ http://lovestorm.blogsky.com

سلام سوگند جون
وبت عالیه
بدون تعارف
به وب منم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد